نویسنده: طالب ابراهیمی

 

مقدمه

وجود جنبش‌های اجتماعی و احزاب سیاسی به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی جوامع در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شده‌اند و تقریباً همه جوامع به گونه‌ای با این پدیده‌ها رو به رو هستند. جنبش اجتماعی از گونه‌های مختلف رفتارهای جمعی هستند. رفتار جمعی پاسخ عده‌ای از مردم به یک وضعیت یا مساله خاص است. این رفتارها در جامعه به شکل‌های گوناگونی تجلی می‌یابد که جنبش اجتماعی از جمله آنها هستند. که نوشتار زیر در یک بررسی جنبش‌های اجتماعی و ویژگی‌های کارکردی آن در سوریه می‌باشد.
در وضع کنونی، سوریه به کانون اصلی منازعات خاورمیانه تبدیل شده است. از این منظر نخستین هدف اتحادیه غربی- عربی صهیونیستی که همانا برپا کردن یک شبه انقلاب برای تحت الشعاع قرار دادن انقلاب‌های اصیل و به انحراف کشیدن آن‌ها بود، تامین شده است. این شبه انقلاب همچنین باعث فروکش کردن روند رو به رشد انقلاب‌ها و عدم انتقال آن به کشورهای عربی شبه جزیره عربستان به ویژه دولت سعودی شده‌هاست.
هدف این پژوهش تبیین جنبش‌های اسلامی در سوریه می‌باشد و این پرسش‌ها مطرح می‌شود که، جایگاه جنبش‌های اسلامی سوریه چه می‌باشد؟ نقش جنبش‌های اسلامی سوریه در تحولات اخیر سوریه چه می‌باشد؟ نقش سیاست خارجی ایران در تحولات اخیر سوریه چه می‌باشد؟ بازتاب انقلاب اسلامی ایران در روند جنبش‌های سوریه با تاکید بر اخوان المسلمین چه می‌باشد؟
نوع پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، گردآوری اطلاعات از روش‌های گوناگون و به طور کلی بر مبنای روش کتابخانه‌ای و اینترنتی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل یافته‌ها نیز عمدتاً با شیوه تحلیل کیفی انجام پذیرفته است.

جنبش اجتماعی

1- تعریف

مفهوم جنبش اجتماعی مانند اغلب مفاهیم در علوم اجتماعی بخشی از واقعیت را توصیف نمی‌کند، بلکه عنصری از یک شیوه خاص بر ساختن واقعیت اجتماعی است. وجود جنبش‌های اجتماعی به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی غرب به ویژه در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شده است. جوامع غربی و غیرغربی در طول چند سده گذشته تقریباً به طور مستمر با انواع جنبش‌های اجتماعی از قبیل دهقانی، کارگری، سندیکالیستی، اسلام گرا، ضد استعماری، جنبش زنان و ... روبرو بوده‌اند. (1)
از یک منظر، جنبش اجتماعی، جریان یا مجموعه‌ای از کنش‌ها و تلاش‌هایی است که از سوی مجموعه‌ای از افراد که به شکلی کم و بیش پیوسته به سوی هدف خاصی حرکت می‌کنند یا به آن گرایش دارند تعریف می‌شوند. ماکس و برنیز آن را اقدام جمعی گروهی از افراد جامعه می‌داند که برای نیل به هدفی کم و بیش مشخص کنش‌های اجتماعی متفاوتی را به عنوان رفتار انسانی معناداری که به کنش کنشگران دیگری بر می‌گردد تعریف می‌کند. (2) گی روشه می‌گوید: جنبش اجتماعی عبارت از سازمانی کاملاً شکل گرفته و مشخص است که به منظور دفاع، گسترش و یا دست یابی به اهداف خاصی به گروه بندی و تشکیل اعضا می‌پردازد. (3) جنش اجتماعی یک کنش جمعی نسبتاً پایدار است که یا ترویج می‌یابد و یا در مقابل تغییر مقاومت می‌کند. رهبریت در جنبش توسط پاسخ غیررسمی اعضاء تعیین می‌شود و یک شیوه قانونی را دنبال نمی‌کند. اغلب جنبش‌های اجتماعی نمایانگر ادبیات، هنر و پذیرفتن سبک زندگی خاص خود هستند. (4)
این جنبش‌ها با شکل‌های ابتدایی رفتار جمعی از قبیل آشوب متفاوتند؛ زیرا جنبش‌های اجتماعی سازمان یافته‌تر و پایدارتر از رفتار جمعی است. رفتار جمعی به آن نوع رفتار گروهی گفته می‌شود که بدون ساختار، خود انگیخته، عاطفی و پیش بینی ناپذیر باشد. (5) جنبش اجتماعی با نهاد نیز متفاوت است، فرق اصلی شان در این است که نهاد دارای تداوم است، اما جنبش اجتماعی در مقایسه با نهاد دوام کمتری دارد. (6) جنبش‌های اجتماعی به نیرویی اطلاق می‌گردد که قدرت و اقتدار تازه‌ای را به همراه دارند. جنبش اجتماعی نوعی آمادگی جمعی و همگانی در جامعه می‌باشد که کنش و تکامل فکری و عقیدتی را موجب می‌گردد، به این ترتیب که برخی از اصول و رویکردها را رد کرده، نوآوری و دگرگونی‌هایی ایجاد می‌کند و یا خواستار برپایی برخی اصول گذشته و فراموش شده است. جنبش اجتماعی نوعی داد و ستد همگانی برای برپایی یک انتظام نوین در حیات اجتماعی می‌باشد.
توافق تقریباً عامی وجود دارد که جنبش‌های اجتماعی می‌بایست به عنوان یک نوع خاص تضاد اجتماعی در نظر گرفته شوند. تضاد متضمن تعریف روشنی است از حریفان یا کنشگران رقیب و از منابعی که برای ان مبارزه می‌کنند یا برای در اختیار گرفتن کنترل آن مذاکره می‌کنند. وجه مشترک همه انواع تضاد اجتماعی رجوع به کنشگران واقعی یعنی سازمان یافته و اهدافی است که برای همه حریفان یا رقیبان ارزشمند باشد. (7)

2- ویژگی‌های جنبش اجتماعی

لترپی(8)، گرلاخ(9) و ویرجینیا اچ. هاین (10) به پنج خصوصیت مشترک ساختار سازمانی، الگوهای عضوگیری، ایدئولوژی، تعهد شخصی و حریفان جنبش‌های اجتماعی اشاره می‌کنند:
1- ساختار و نحوه سازماندهی جنبش‌های اجتماعی از سلول‌های نیمه خودمختار ترکیب یافته و جنبش دارای چند سرو غیر متمرکز است. جنبش یک رهبر عالی ندارد، بلکه هر بخش یا سلول دارای رهبر یا رهبرانی و واحدهای سازمانی جنبش هر کدام دارای عضو، ساختار و ایدئولوژی هستند.
2- الگوهای عضوگیری در جنبش‌های اجتماعی براساس روابط شخصی و چهره به چهره با دوستان، همسایگان و همکاران است.
3- هر جنبش دارای ایدئولوژی مخصوص به خود است که ارزش‌ها و اهداف را مشخص می‌کند و یک شبکه مفهومی منسجم را برای تفسیر تجربیات و حوادث فراهم می‌آورد. همچنین امور مربوط به اهداف و ایجاد تغییر را تامین، مخالفان را مشخص و گروه‌های جداگانه را با یکدیگر متحد می‌کند.
4- تعهد و الزام افراد به وسیله کنش‌ها یا تجربه به دست می‌آید و جای افراد را در سازمان مشخص می‌کند و آنها را با ارزش‌ها، تعهدات و رفتار جدید آشنا می‌سازد.
5- حریفان ممکن است واقعی یا تصنعی باشند که برای ترویج و رشد جنبش لازم هستند و موجبات اتحاد و تعهد جنبش می‌شوند.(11)
کار ویژه اصلی جنبش‌های اجتماعی عبارتند از:
جنبش‌های اجتماعی با توجه به تعدد آن در جوامع امروز و گسترش فعالیت وکثرت اعضاء و اهداف گوناگون دارای کارکردهای متعدد به ویژه در زمینه فرهنگی و اجتماعی هستند که در اینجا تنها به عمده‌ترین آنها اشاره می‌شود. گی روشه (12) در کتاب تغییرات اجتماعی سه کارکرد برای جنبش‌های اجتماعی بیان می‌کند. (13)
1- رابطه یا میانجی بودن: جنبش‌های اجتماعی را در وهله اول باید به عنوان عاملین فعالی که بین افراد از یک طرف و ساخت‌ها و حقایق اجتماعی از طرف دیگر نقش میانجی به عهده دارند در نظر گرفت. این وظیفه به شیوه‌های زیر صورت می‌گیرد. لیکن این که جنبش‌های اجتماعی موجب شناساندن جامعه و ساخت‌های اجتماعی آن به اعضای این جنبش‌ها و سایرین می‌شوند، بر این اساس جنبش‌های اجتماعی به عنوان عاملین جامعه پذیری، نقش قابل توجهی ایفا می‌کند. دیگر این که جنبش‌های اجتماعی وسیله ارتباطی موثری در مشارکت اجتماعی محسوب می‌شوند. از طریق جنبش‌های اجتماعی اعضای جامعه می‌توانند منافع خود را حفظ کرده یا به ایده‌های خود ارزش نهند و به این ترتیب در سطوح مختلف مشارکت کنند.
2- ایجاد آگاهی جمعی: جنبش‌های اجتماعی با طرح و پی گیری ایده‌ها و نظرات جدید موجب ایجاد و گسترش نوعی شعور جمعی سیاسی در یک جامعه یا در بخش خاصی از جامعه می‌شوند. اهمیت شعور جمعی سیاسی در دگرگونی‌های اجتماعی قابل توجه است.
3- فشار برنخبگان سیاسی: جنبش‌های اجتماعی از طریق مبارزات تبلیغاتی به منظور تاثیر بر افکار عمومی، تهدید، اعتصاب و تحریم و راهپیمایی و غیره. به قدرت سیاسی فشار وارد می‌کنند و این امر می‌تواند نقش قابل توجهی به جایگاه جنبش‌های اجتماعی بدهد. با این حال باید توجه داشت که جنبش اجتماعی با گروه‌های فشار یا ذی نفوذ یکسان نیست.

جنبش‌های اسلامی

اگر بخواهیم «جنبش» را با پسوند «اسلامی» به کار ببریم، معنای آن «تلاش جمعی و نسبتاً منظم برای پشبرد اهداف اسلامی» خواهد شد. (14) البته جنبش الزاماً یک حزب با سازماندهی و رهبری واحد نیست. «یک جنبش معمولاً به علت گستردگی افکار و عقاید، طیف وسیعی از مردم را در خود جای می‌دهد و غالباً به ایجاد انواع گروه‌های نسبتا آشکار سیاسی در درون خود گرایش دارد. (15)
نهضت اسلامی به آن بخشی از امت اطلاق می‌شود که امکانات و منابع معنوی، فکری، مادی و انسانی خود را در جهت تأسیس حکومت اسلامی بسیج می‌نماید. (16) اگر بخواهیم «جنبش» را با پسوند «اسلامی» به کار ببریم. معنای آن «تلاش جمعی و نسبتاً منظم برای پیشبرد اهداف اسلامی» خواهد شد. (17) البته جنبش الزاماً یک حزب با سازماندهی و رهبری واحد نیست. «یک جنبش معمولاً به علت گستردگی افکار و عقاید، طیف وسیعی از مردم را در خود جای می‌ دهد وغالبا ًبه ایجاد انواع گروه‌های نسبتا آشکار سیاسی در درون خود گرایش دارد. (18)». جنبش‌های اسلامی در تمام کشورهای اسلامی در یک امر محوری، اشتراک دارند و آن احیای قوانین و ارزش‌های اسلامی است. اما اساس این که این ارزش‌ها ماهیت سنتی داشته باشد یا نوگرا، اصلاح طلب باشد یا انقلابی، گرایش‌های مختلفی را در جنبش اسلامی می‌توان مشاهده کرد.

سوریه و پیشینیه تاریخی آن

کشور سوریه با 185180 کیلومتر مربع وسعت در نیمکره شمالی و نیمکره شرقی در جنوب غرب آسیا، در کنار دریای مدیترانه و در قلب خاورمیانه قرار دارد. (19) پس از جنگ جهانی اول و تجزیه امپراتوری عثمانی، سوریه فعلی با تجزیه سوریه بزرگ (شام) به وجود آمد و در این تغییرات جغرافیایی، فلسطین و اردن توسط انگلیسی‌ها و لبنان توسط فرانسوی‌ها از سوریه جدا شد و استان اسکندریه نیز در سال 1939 به ترکیه واگذار شد. (20)
سوریه یکی از قدیمی‌ترین سرزمین‌های مسکونی آسیا از هزاره سوم قبل از میلاد است. در این سرزمین تمدن‌های بزرگ از جمله، آشوریان، بابلیان، ایرانیان، یونانیان، رومیان و مسلمانان حکمرانی داشته‌اند. شامات در عصر خلافت عمر به تصرف مسلمانان درآمد و پس از آن امویان، عباسیان، همدانیان، فاطمیان، سلاجقه و عثمانیان بر آن حکومت می‌کردند. (21)
حاکمیت مسلمانان و امپراطوری عثمانی، به مدت 4 قرن در سوریه تداوم داشته است و تحولات و رویدادهای تاثیرگذار و مهم در ساختار و سرنوشت سوریه در این دوره واقع شده است. با افول حاکمیت عثمانی‌ها در قرن 19، نفوذ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی قدرت‌های اروپایی از جمله فرانسه، انگلیس به همراه روسیه در سوریه افزایش یافته و به امور داخلی نیز تسری یافته بود.
گرایش مردم سوریه به اسلام و تأکید دولت عثمانی بر دفاع از اسلام در برابر اقلیت‌های مسیحی موجب پایداری دولت عثمانی بر شامات بوده است.
همزمان با تجزیه امپراتوری عثمانی و اشاعه افکار پان ترکیسم، تحرکات ناسیونالیستی و حرکت‌های روشنفکری در سوریه رشد یافت و موجب تقویت و توسعه عقاید ناسیونالیستی گردید و شرایط به گونه‌ای رقم خورد که مردم سوریه از شریف حسین حاکم وقت حجاز در برابر نیروهای عثمانی مامور به سرکوب حرکت‌های مردمی سوریه، به عنوان پادشاه خود حمایت کردند.
در هر حال ناسیونالیسم سوریه با کمک اروپایی‌ها نتوانستند یک کشور عربی مستقل را تشکیل دهند و سوریه در سال 1920 رسماً تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت فرانسوی‌ها با سیاست تفرقه بین گروه‌های مذهبی، این گروه‌ها را در مناطق مختلف اسکان دادند و
1-اکثریت علویون در لاذقیه
2- ترک‌ها در منطقه اسکندرون
3- دروزی‌ها در منطقه جبل الدروس (سویداء)
4- سنی‌ها در منطقه دمشق مستقر شدند.
در حال حاضر کشور سوریه دارای 14 استان و جمعیتی بیش از 22 میلیون نفر براساس سرشماری سال 2012 می‌باشد و شهرهای دمشق و حلب بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهرهای آن هستند. (22)
برای اخراج نیروهای فرانسوی و استقلال کشور سوریه، شورش و قیام‌هایی صورت گرفت که مهم‌ترین آن در سال 1925 توسط دروزی‌ها و مردم دمشق بود که توسط فرانسوی‌ها سرکوب شد.
در سال 1928 سوری‌ها علیرغم مخالفت فرانسه اقدام به تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی نمودند و بالاخره در سال 1930 کمیساریای عالی فرانسه با پذیرش قانون اساسی و انحلال مجلس موسسان سوریه فعلی را به رسمیت شناخت. (23)
اوضاع بحرانی جهان در اثر جنگ دوم جهانی، فرصت سیاسی برای استقلال سوریه را فراهم نمود و اولین بار در سال 1941 دولت سوریه به ریاست جمهوری شیخ تاج الدین حسنی تشکیل شده و نیروهای فرانسوی در سال 1946 خاک سوریه را ترک نمودند.
در سال 1967 پس از جنگ با اسرائیل، قسمتی از خاک سوریه از جمله ارتفاعات جولان و بخشی از قنیطره به تصرف اسرائیل درآمد.

احزاب سیاسی سوریه

تمایلات سیاسی در سوریه هنگام استقلال این کشور در سال 1941 متمرکز بر دو حزب ملی و مردم بوده است. حزب اقلیت مردم متشکل از بازاریان و زمین داران بود و حزب ملی را وکلا و سرمایه داران تشکیل می‌دادند که اکثریت کرسی‌های مجلس سوریه را از آن خود نموده بودند.
کودتای سال 1949 کلنل حسنی زعیم، با کاهش نقش دو حزب در دولت و صحنه سیاسی سوریه همراه شد و دخالت نظامی و اقلیت‌ها در امور سیاسی، اداری و نظامی افزایش یافت. با توجه به ضعف احزاب از جمله حزب ملی و کمونیست، حزب بعث به تدریج بر حکومت سوریه حاکم شده است حزبی که در سال 1946 تاسیس شد و اجرای برنامه‌های اصلاحی، اقتصادی، اجتماعی، اتحاد بین کشورهای عربی و ناسیونالیسم عرب و رابطه بین اسلام و عربیت اساس این حزب را تشکیل داده بود. (24)
این حزب در سال 1956 وارد دولت شده و به تدریج ایدئولوژی حزب در سوریه توسعه یافت. در سال 1963 با کودتای نظامیان بعثی، حزب بعث قدرت را در انحصار خود درآورد و به عنوان حزب حاکم درآمد . در دسامبر 1964 سرلشکر محمد عمران از فرقه‌ای علوی به اتهام تلاش برای تشکیل یک اتحادیه فاطمیه از افسران مخالف از سوریه اخراج گردید. (25) اخراج محمد عمران امی الحافظ رئیس جمهور سنی را با رویارویی ژنرال صلاح جدید رئیس ستاد ارتش از فرقه علوی قرار داد. علی رغم تلاش‌های ژنرال امین الحافظ برای تشکیل یک اتحادیه منسجم از افسران سنی در فوریه 1966 وی همراه رهبران حزب بعث، میشل عفلق و صلاح الدین بیطار سرنگون شد. این حرکت جناح چپ نظامی حزب بعث را به قدرت رساند، و همزیستی و تجانس را میان حزب و ارتش را نشان داد. گروه افسران علوی علیرغم نفوذ و قدرت فزاینده‌ای که داشتند قادر نبودند از دست فرقه گرایی بگریزند. پس از جنگ 1967 ارگان سیاسی نظامی بعث به دو جناح تحت رهبری ژنرال صلاح جدید سلطه خود را بر حزب مستحکم کرد. در نوامبر 1970 ارتش طی یک حرکت جناح جدید را در هم شکست و ژنرال اسد اولین رئیس جمهور غیرسنی سوریه شد. (فوریه 1971) بدین ترتیب ارتش و حزب بعث این فرصت را به اقلیت‌های محروم سوریه به ویژه علوی‌ها دادند که قدرت و تحرک زیادی کسب کنند. (26)
حافظ اسد، پدر بشار اسد که از سال 1970 تا سال 2000 قدرت اول در سوریه بود، یکی از رهبران باهوش و قدرتمند جهان عرب به شمار می‌رفت. پس از او فرزندش که یک پزشک و دارای تخصص چشم پزشکی از دانشگاهی در لندن است. به دبیرکلی منطقه‌ای حزب سوسیالیستی و عربی بعث، و ریاست جمهوری سوریه و فرماندهی کل ارتش انتخاب شد. (27)
بشار اسد اینکه حدود 12 سال است که رد سوریه فرمان می‌راند. به دنبال ناآرامی‌های دو سال گذشته، طی رفراندومی رای تجدید نظر در قانون اساسی سوریه در اسفند 1390، سوریه از سیستم تک حزبی که انحصار قدرت در دست حزب بعث بود خارج شد. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که تفکر بعثی از دروازه سیاست خاورمیانه گذشته و به تاریخ پیوسته است.
اینک در عرصه سیاست خارجی نه تنها باراک اوباما و نیکلا سارکوزی و دیوید کامرون خواستاره کناره گیری او از قدرت هستند که ال سعود، آل ثانی، آل نهیان، آل صباح و دیگر رهبران سنی و سلفی جهان عرب نیز خواستار برکناری او هستند؛ حتی اخون المسلمین سوریه و ایمن الظواهری (رهبر القاعده) هم به او اعلان جنگ داده‌اند.

ساختار اجتماعی سوریه

ساختار اجتماعی سوریه متشکل از گروه‌های مختلف قومی و مذهبی که دارای فرهنگ نسبتاً مشترکی می‌باشند است.
حدود نود درصد از جمعیت بیست میلیونی سوریه، عرب زبان‌اند. ساختار اجتماعی سوریه شامل عرب‌ها، کردها، ارامنه، ترکمن‌ها و قفقازها می‌باشد. از نظر مذهبی نیز گروه‌های زیر را می‌توان برشمرد.
1-سنی‌ها اکثریت مردم عرب و مسلمان سوریه را تشکیل می‌دهند و از موقعیت برتر فرهنگی و سیاسی برخوردارند. ایشان در حال حاضر در تمام طبقات و قشرهای اجتماعی و در تمام سرزمین سوریه پراکنده‌اند.
2- علوی‌ها حدود 15 درصد جمعیت سوریه را شامل می‌شود که در مناطق ساحلی استان لاذقیه ساکن می‌باشند. علوی‌ها در دولت و نیروهای نظامی سوریه حضور فعال و موثر دارند.
3- دروزی‌ها حدود 3 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند که اکثر آن‌ها در جنوب غرب سوریه و در منطقه جبل الدروس و همچنین در دمشق و بلندی‌های جولان ساکنند و در طول تاریخ همواره به دنبال تشکیل دولت مستقل بوده‌اند.
4- مسیحیان عرب حدود 8 درصد جمعیت سوریه و از گروه‌های ارتدوکس، کاتولیک و مارونی هستند این افراد در شهرهای بزرگ مانند دمشق، حمص و مناطق ساحلی شهر طرطوس متمرکزاند.
5- جمعیت غیرعرب: کردها حدود 5 درصد، ارامنه حدود 3 درصد به همراه ترکمن‌ها، قفقاز، آشوری و یهودی که جمعیت غیرعرب سوریه را تشکیل می‌دهند. (28)

بشار اسد و حزب بعث

بعث (عنوان کامل در عربی: حزب البعث العربی الاشتراکی؛ معادل فارسی: حزب سوسیالیستی رستاخیز عربی)، حزب طرفدار ایجاد دولتی عربی بر پایه‌ی قوم گرایی و وحدت عربی. بعث: حزب رسمی حاکم بر دو کشور عربی سوریه و عراق است. (29)
درباره‌ی تاریخ دقیق تاسیس این حزب اتفاق نظر نیست و به ویژه پس از ایجاد شکاف و بروز اختلاف در حزب و دور شدن سیاست‌های سوریه و عراق از یکدیگر، داعیه‌های رهبری و تعبیرهای خاص آنها از تحولات حزب، اختلاف نظرها بیشتر شده است. بعث پیشتر از آن که به حزب تبدیل شود، به صورت جنبشی فکری ظهور کرده بود. (30) آنچه مسلم است این که حزب در خلال جنگ جهانی دوم و در جریان مبارزه‌ی شاخه‌ای از ملی گرایان سوری با فرانسوی‌هایی که سوریه را در اشغال داشتند، شکل گرفت. (31) حزب بعث شعار اصلی خود را سه چیز قرار داد: یک امت عربی (وحدت)، رسالتی جاویدان (آزادی اعراب و تجدید ارزش‌های انسانی و به حکومت رسانیدن آن‌ها)، و سوسیالیسم (حکومت اشتراکی)؛ که به اختصار با سه اصطلاح «وحدت»، «حریت»، و «اشتراکیه» بیان می‌شد. (32)
در مورد به قدرت رسیدن بعث می‌توان گفت که افسران جوان بعثی که بشدت تحت تاثیر کودتای نظامیان در عراق قرار گرفته بودند، با اقدامی جسورانه رد سال 1341 در سوریه کودتا کردند و حزب بعث را در این کشور به قدرت رسانیدند. و تقریباً به طور همزمان، بعثی‌ها در عراق و سوریه بر سر کار آمدند. کودتاگران سوری شورایی انقلابی با عضویت افسران موثر در کودتا تشکیل دادند. از اواخر دهه‌ی 1340 ش/ 1960 علویان در رهبری حزب اکثریت را به دست آورده بودند و افسران جوان با نفوذ در حزب، جناح‌های غیرنظامی را تضعیف کرده بودند( 33). شاخه‌ای که به رهبری حافظ اسد علوی مذهب به تدریج قدرت را در دست گرفته است خود را واقعگرا، مخالف آرمانگرایان به دور از واقعیت، طرفدار تعلیق روند انقلاب به سود مصالح سوریه، مدافع آرمان‌های مردم فلسطین، چپگرا، انقلابی و سوسیالیست می‌داند، و از زمان به قدرت رسیدن نه تنها از بعث عراق دورتر، که با آن دشمن تر نیز شده است؛ و همه‌ی کوشش‌ها برای برقراری آشتی میان آنها تاکنون به نتیجه نرسیده است. (34)
حزب بعث حاکم بر سوریه پس از درگذشت حافظ اسد در خرداد سال 1379 فرزند او «بشار» را به جانشینی پدرش برگزید. بشار اسد یک ماه پس از درگذشت پدرش، در یک همه پرسی به عنوان رییس جمهور سوریه انتخاب شد. به دنبال تحرکات و جنبش‌های به وقوع پیوسته در کشورهای عربی، و با گذشت هفت سال از ریاست جمهوری بشار اسد این سوال مطرح می‌شود که چه عواملی سبب ایجاد ناآرامی در سوریه شده است و مواضع حکومت بشار اسد در ارتباط با این ناآرامی‌ها چگونه است؟
همان گونه که جنبش اعتراضی در سراسر خاورمینه در جریان است، نشانه‌ها و فرصت‌های تغییر سیاسی در برخی کشورها چون سوریه با قوت بیشتری وجود دارد. نقطه شروع اعتراضات از 15 مارس بود که جمعیت زیادی از مردم خواستار دولتی پاسخ گو و دموکراتیک بودند. بعد از امید بخشی‌های اولیه دولت بشار اسد مبنی بر انجام اصلاحات، معترضان سرکوب شدند. تداوم اعتراضات در سوریه علاوه بر پیامدهای داخلی، تاثیرگسترده‌ای بر تحولات منطقه‌ای چون ثبات لبنان و اردن و حتی دیگر کشورهای عربی خاورمیانه، درگیری اعراب- اسرائیل نفوذ ایران و سازمان‌هایی چون حماس و حزب الله خواهد داشت. از این رو تحلیل درست و نزدیک به واقعیت برای درک شرایط ممکن و محتمل وقوع در آینده هم برای پژوهشگران تحولات خاورمیانه و هم برای دستگاه‌های تصمیم گیری سیاست خارجی کشورهای تاثیرگذار/ تاثیرپذیر تحولات خاورمیانه ضروری است.

حزب بعث و جنبش اخوان المسلمین

سوریه و مصر را می‌توان دو کشور مهم در جهان عرب دانست که برعکس کشورهای حاشیه خلیج فارس تنها بر منابع نفتی تکیه ندارند و تلاش دارند تا با فکر و اندیشه جامعه‌ی خود را مدیریت کنند. این نکته وقتی بیشتر خود را نشان می‌دهد که بدانیم سوریه و مصر هیچ کدام، منابع و ذخایر نفتی ندارد و سوریه حتی گاز هم ندارد و تنها منبع گازی مصر نیز در ازای بهایی اندک به اسرائیل صادر می‌شود. به عبارت دیگر سوریه و مصر همواره با اندیشه و سیاست رهبران آن رهبری می‌شوند. اوج سیاست ورزی در سوریه دوران حافظ اسد و اوج سیاست ورزی مصر در دوران جمال عبدالناصر بوده است. بعد از استقلال سوریه از فرانسه دو گروه مهم برای کسب قدرت در سوریه به رقابت پرداختند. حزب بعث و جنبش اخوان المسلمین.
ریشه تشکیل حزب بعث در جهان عرب به شخصی به نام میشل عفلق برمی‌گردد؛ سوری الاصلی که در قاهره درس خواند و تلاش داشت تا سوسیالیسم را با ناسونالیسم عرب گره زده و جهان عرب را احیاء کند. این حزب دو کانون مهم در جهان عرب پیدا کرد. در عراق حزب بعث توانست با کودتاهای فراوان توسط اعضا این حزب و در راس آنها صدام حسین قدرت را در عراق قبضه کند. در سوریه نیز حافظ اسد با طی مراحل قدرت تلاش کرد تا حزب بعث را حاکم کند. او ابتدا افسر ارتش، سپس وزیر دفاع و سپس نخست وزیر سوریه شد و بلافاصله چند ماه بعد از نخست وزیری با یک همه پرسی به ریاست جمهوری رسید. (35)
جنبش اخوان المسلمین نیز هر چند در ابتدا از مصر نضج یافت اما در مصر ماندگار و محصور نشد. این تفکر به کشورهای فلسطین، اردن، ترکیه، سوریه و حتی ایران نیز صادر شد. از این رو خاستگاه اصلی اخوان المسلمین در جهان عرب کشور مصر بوده و از این کشور به سایرکشورهای اسلامی انتقال یافت. مصر همواره به دلیل وجود دانشگاه الازهرا، یکی از پایگاه‌های اندیشه‌ای جهان عرب بوده و رهبری سیاسی جهان عرب را حداقل در زمان جمال عبدالناصر بر عهده داشته است. بنیانگذار شاخه اخوانی سوریه، مصطفی سباعی، دوست و هم دانشگاهی حسن البناء (بنیانگذار اصلی جنبش اخوان المسلمین در جهان اسلام) بود. این دو دوست دیرینه تلاش داشتند تا آموزه‌های دینی و اسلامی را در عرصه‌ی سیاست وارد کنند. اخوانی‌های سوریه هر چند اهداف مشترکی با اخوانی‌های مصر در عرصه‌ی سیاست داشتند اما در روش و تاکتیک با یکدیگر اختلاف داشتند. (36)
از زمان اشغال سوریه توسط فرانسه تا روی کار آمدن حزب بعث در آن بین این دو گروه برای کسب قدرت رقابت بوده است. بعد از قدرت یابی حزب بعث سوریه ارتباط اخوان و بعث وارد مرحله‌ی جدیدی شد. در قبال این قدرت یابی حزب بعث، اخوان المسلمین سوریه دو روش را برای مشارکت در قدرت به کار بست. روش مسالمت آمیزی یا اصلاح طلبانه و روش جهادی. معتقدین به روش اول به دنبال تصاحب قدرت به صورت قانونی بودند و تلاش داشتند تا با اتخاذ تاکتیکی اخوانی‌های مصر و ترکیه به تدریج فضای سیاسی را برای خود باز نموده و قدرت را به دست بگیرند. دسته دوم که معتقد به روشی جادی برای مقابله با حزب بعث بودند تلاش تا با برجسته ساختن علوی بودن حافظ اسد به تحریک اهل سنت سوریه پرداخته و بستر را برای سقوط حزب بعث آماده سازند. گروه‌های جهادی اخوان المسلمین در سوریه در شهرهای حلب و ادلب که دو مقر مهم اهل سنت سوریه محسوب می‌شود قیام کرده و تلاش داشتند تا به همکاری اهل سنت دمشق دولت مرکزی را ساقط کنند. همچنین آنان با پی ریزی طرحی نافرجام ترور حافظ اسد را طراحی کردند. (37)
به دنبال عملیات‌های جهادی از سوی دسته دوم اخوان المسلمین در سوریه و به دنبال سوء قصد به حافظ اسد از جانب اخوانی‌های سوریه بهانه برای سرکوب اخوان المسلمین در مناطق سنی نشین سوریه آغاز شد. حافظ اسد این دسته را سرکوب کرد. عدم حمایت اصلاح طلبان اخوان المسلنین با دسته‌های جهادی، عدم حمایت تمام طوایف سنی از جمله اهل سنت دمشق، این قیام کنترل شد. بعد از این اقدام حافظ اسد فعالیت تمامی احزاب سیاسی به غیر از حزب بعث را ممنوع اعلام کرد و فعالیت سیاسی گروه‌ها و احزاب دیگر به شدت کنترل شد. (38)
بعد از مرگ حافظ اسد، جانشین وی بشار اسد با درک ضرورت‌های جامعه سوریه تلاش کرد تا با اصلاحاتی در حزب و آرمان‌های آن زمینه را برای فعالیت مسالمیت آمیز و قانونی گروه‌های مختلف آماده سازد. وی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، فعالیت دیگر احزاب و گروه‌های سیاسی را بلامانع دید و تلاش داشت باایجاد اصلاحاتی زمینه را برای رقابت بدون خشونت گروه‌ها در سوریه مهیا سازد. این اقدامات رئیس جمهور جوان سوریه بازتاب‌های جهانی داشت تا جایی که سال 2000 یعنی سال نخست ریاست جمهوری بشار اسد به خاطرا ین اصلاحات به بهار دمشق معروف شد. (39)
حتی در تحولات اخیر سوریه نیز، بشار اسد بسیار تلاش کرد تا با اصلاح قانون اساسی، سوریه را از یک جنگ داخلی تمام عیار نجات دهد. این اقدام بشار اسد هر چند دیر هنگام بود اما گامی بلند در اصلاحات سوریه محسوب می‌ شد. شاید مهم‌ترین موضوعی که قانون اساسی جدید جلب توجه می‌ کند این است که قانون اساسی جدید دولت را از انحصار حزب بعث سوریه خارج ساخته و اشاره‌ای به رهبری انحصاری حزب بعث ندارد. همین مطلب مهم‌ترین خواسته احزاب و گروه‌های مختلف سوریه از جمله جنبش اخوان المسلمین بود. ماده هشتم پیش نویس این قانون می‌گیرد نظام سیاسی کشور بر مبنای اصل تنوع و تکثسیاسی و اعمال قدرت از طریق رای گیری خواهد بود. براساس این ماده، احزاب سیاسی دارای مجوز فعالیت و تجمعات انتخاباتی در حیات سیاسی ملی مشارکت می‌کنند و باید به اصول حاکمیت ملی و دموکراتیک احترام بگذارند.
اصلاحات دوره بهار دمشق و اصلاحاتی که از سوی بشار اسد در جریان تحولات داخلی چند ماه گذشته سوریه انجام داد گام‌های بلندی بود که دولت سوریه به منظور کم کردن خشونت و جلوگیری از جنگ داخلی در سوریه برداشت. از طرف دیگر نسل جوان حزب بعث به ضرورت تغییر در آرمان‌ها و شعارهای پنجاه سال پیش حزب بعث با توجه به شرایط و نیازهای امروز جامعه سوریه پی برد و درصدد اصلاح و تغییر برآمد. به بیان دیگری در حال حاضر پوست اندازی جدی در حزب بعث انجام شد، حزبی که دیگر شباهتی به یک حزب انحصار طلب ندارد و حاضر است با همکاری دیگر احزاب و گروه‌های سیاسی موجود در جامعه در قدرت سهیم باشد. اما ظاهراً این اصلاحات چندان به مذاق اخوانی‌ها خوش نیامد؛ تا جایی که محمد مرسی در اجلاس وزرای امور خارجه اتحادیه عرب به صراحت اعلان کرد که رهبران سوریه باید از قدرت کناره گیری کنند و هیچ فرصتی برای سخن گفتن از اصلاحات وجود ندارد.
اسلام گرایی و رسیدن به حکومت از طریق شیوه‌های مسالمت آمیز و مشارکت جویانه، روش شناخته شده اخوان المسلمین در همه کشورهای عربی و از جمله در سوریه است. رابطه اخوان المسلمین با بقیه شعبه‌های اخوان در سطح جهان عرب بر پایه تعامل و همکاری استوار است در عین حال هر کدام از شعبه‌های اخوان در جهان عرب از مسائل ملی کشورهای عربی نیز متاثر می‌ شود. و بنابراین اخوان المسلمین سوریه در واقع اخوان المسلمینی است که اسلام و ملی گرایی سوریه را در هم ادغام کرده و توسل به شیوه‌های مسالمت آمیز برای مشارکت در قدرت را نیز در دایره هدف خود قرار داده است.
رابطه اخوان المسلمین سوریه با حزب الله لبنان، حماس و جهان اسلامی در فلسطین حسنه است؛ در عین حال، به دلیل مناسبات خاصی که بین اخوان المسلمین سوریه با حزب بعث سوریه وجود دارد و در واقع تفاوت نگرشی که بین اخوان المسلمین سوریه و حزب الله و حماس نسبت به دولت سوریه وجود دارد، گاهی تفاوت‌هایی در مواضع اخوان نسبت به حزب الله لبنان و حماس فلسطین شاهد هستیم اما این موضوع، یک تفاوت استراتژیک به حساب نمی‌آید.
تمایل و گرایش اخوان و متحدان آن به آغاز فعالیت‌هایشان در آینده، از سه منبع سرچشمه می‌گیرد: نخست، این ضرورت الهی که تنها مسلمانان سنی باید بر یک کشور دارای اکثریت مسلمان حکومت کنند. دوم این که، فعالیت آینده‌ی اخوان به توانایی‌اش در به عهده گرفتن نقش پیشتازی و رهبری یک مخالفت گسترده و وسیع علیه حزب بعث منوط خواهد بود.سرانجام، اخوان در صورتی که می‌تواند دوام آورد که طبقات شهری سنی، که قدرت اقتصادی و سیاسی‌شان در اثر سیاست‌های رژیم رو به کاهش شده،از آنها حمایت به عمل آورند. (40)
اخوان المسلمین سوریه یک گروه انقلابی مخفی است؛ زیرا این گروه توسط دولت سوریه منحل اعلام شد. قانون شماره 49 مصوب 1981 اعلام می‌دارد که اعضای این گروه سزاوار مجازات مرگ هستند. در سال 1982 موجی از سرکوبی علیه اخوان المسلمین به راه افتاد؛ بسیاری از تاسیسات آنان ویران و بسیاری از رهبران آنها تبعید شدند. اخوان المسلمین تلاش بی نتیجه‌ای را برای کسب مجدد حق فعالیت در سوریه انجام داد. از این رو، برای مثال در 2001، اخوان المسلمین از بیانیه‌ای که مورد حمایت طیفی از مخالفان بوده و خواستار پایان دادن به ساختار تک حزبی و برقراری انتخابات دموکراتیک بود، پشتیبانی کرد(41). با توجه به شکست این گونه تلاش‌ها، امروزه اخوان المسلمین سوریه بخشی از ائتلاف گروه‌های ضد بشار اسد است که شامل معاون رییس جمهور پیشین این رژیم نیز می‌شود.

مخالفان نظام سوریه

به طور کلی، معارضان و مخالفان دولت مستقر سوری را می‌توان به شش گروه عمده تقسیم نمود:
1) اکراد: در حال حاضر، اکراد به دلیل تفاهم حکومت سوریه با آنها از جرگه معارضان خارج شده‌اند و با به کنار نشست و نظاره کردن منتظر نتیجه تحولات هستند؛
2) اخوان المسلمین (به رهبری علی صدرالیدن البیانونی): این گروه بخش زیادی از جمعیت سوریه را شامل نمی‌شوند. در واقع، بنیادهای اجتماعی سوریه برخلاف مصر وابسته به آنان نیست؛
3) معارضان خارجی سوریه: این گروه در داخل سوریه چندان جایگاهی ندارند. نماینده این گروه، برهان غلیون، رئیس شورای ملی سوریه است؛
4) معارضان چهارم، تنسیق (حزب تنسیق ملی) نام دارند و به نظر می‌رسد که این گروه در داخل سوریه دارای جایگاه هستند. هیثم مناع آن را نمایندگی می‌کند و در راس آن، حسن عبدالعظیم است(42)؛
5) سلفی‌ها: این گروه از روش‌های خشونت آمیز استفاده می‌کنند و در حمص و جسر الشغور کشتارهایی را مرتکب شده‌اند. لازم به ذکر است که عربستان سعودی به عنوان بازیگر منطقه‌ای که در پی تداوم و تشدید بحران است، کمک‌های مالی فراوانی را به سلفی‌های سوریه کرده است. حتی سلاح‌های زیادی را در اختیار آنان که به طور عمده در شهرهای درعا، حمص، حماه و دیرالزور مستقر هستند، قرار داده است. به طور کلی، عربستان سعودی از سال 1982، از سلفی‌های سوریه حمایت می‌ کند و آنان را تغذیه کرده است.
6) ارتش آزاد سوریه به فرماندهی ریاض الاسعد: این گروه از معارضان نیز توسط اتحادیه عرب و غرب پشتیبانی می‌شوند و در برخی شهرها به خصوص در شهر حمص قیام مسلحانه انجام داده‌اند. به طورکلی، بنا به دلایل ذیل، در بحران داخلی سوریه و اعتراضات مردمی، جمعیت طیف ناره گر و بی طرف در سوریه بیشتر از کشورهایی همچون مصر و تونس است. این امر به مدیرت بحران از طریق اتخاذ اقدامات اصلاحی به موقع و سریع کمک شایانی می‌کند. (43)

تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش‌های اسلامی در سوریه

تاثیر انقلاب اسلامی در کشور سوریه مسئله‌ای چند جانبه است، از یک سو می‌توان از تحرک دوباره جنبش اخوان المسلمین رد سال‌های 1980 و 1982 یاد کرد که تقریباً پس از یک دهه رکود، تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران، مبارزات و فعالیت‌های خود را گسترش داد و نبرد مسلحانه وسیعی علیه رژیم بعث سوریه آغاز کرد. (44)
جنبش اسلامی سوریه درصدد برآمد تا به روش انقلاب ایران، یک انقلاب اسلامی نیز در سوریه ایجاد کند. البته لازم به ذکر است که اختلافات بین دولت سوریه و جنبش اخوان المسلمین در این کشور از زمان روی کار آمدن حزب بعث در این کشور آغاز شده بود، لیکن تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران، این رویارویی و اختلافات وارد مرحله جدیدتر و شدیدتری شد و به سمت مبارزات مسلحانه علیه دولت سوریه سوق پیدا کرد که هدف آن براندازی دولت و ایجاد یک حکومت اسلامی در این کشور بود. در مقابل دولت سوریه نیز عکس العمل شدیدی در برابر مخالفان از خود نشان داد و به مقابله و سرکوب مخالفان و جنبش اخوان المسلمین پرداخت.
از طرفی مبارزان سوری که مبارزات خود را بر حق و آن را در راستای تحقق یک انقلاب اسلامی در سوریه می‌دانستند، متوقع کمک، همکاری و همدردی از طرف رهبران انقلاب اسلامی ایران بودند و انتظار داشتند که انقلاب اسلامی دولت سوریه را در مورد سرکوب مبارزان محکوم نموده و از جنبش‌های اسلامی سوریه حمایت نماید. در تماش‌هایی که از طرف رهبران و اعضای گروه اخوان المسلمین سوریه با مقامات ایرانی و رهبران انقلاب صورت گرفت، مرتباً از موضع ایران در قبال رژیم سوریه سوال می‌کردند. (45)
به دنبال کشتار وحشتناکی که پس از شورش‌های گسترده مردم و دانشجویان در شهر حماء و حلب در فوریه سال 1982 رخ داد، در این درگیری که سه هفته به طول انجامید. نیروهای اخوان المسلمین از سوی ارتش به شدت سرکوب شدند. (46) در آن زمان، برخی شخصیت‌های اخوان المسلمین سوریه به منظور ایجاد رابطه و جلب حمایت انقلاب اسلامی به ایران نیز مسافرت کردند. (47)
جنبش‌های سوریه در بین سایر کشورهای عرب و کشورهای مسلمان منطقه بیشترین انگیزه جهت برپایی یک حکومت اسلامی در سوریه را بعد از حرکت‌های اسلامی در لبنان و عراق از انقلاب ایران گرفتند. (48) نشریه «النذیر» ارگان جبهه اسلایم سوریه در مه 1980 بیانیه‌ای به چاپ رساند که در ماده اول آن آمده بود: انقلاب اسلامی ایران انقلاب تمام جنبش‌های اسلامی در جهان اسلام است، هر چند که ممکن است مکاتب فکری مختلفی میان این جنبش‌ها وجود داشته باشد. در ماده دوم بیانیه عنوان شده بود: هر گونه توسل به زور علیه انقلاب اسلامی ایران و هر گونه خیانت به آن از طرف دیگر، در آینده به تمام جنبش‌های اسلامی در سراسر جهان ضربه خواهد زد. در این بیانیه از خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا و غرب در جریان گروگان گیری سفارت آمریکا در تهران حمایت شده و از آمریکا خواسته شده بود که حملات خود را علیه جمهوری اسلامی ایران متوقف کند. (49)
جبهه اسلامی سوریه همچنین تاکید کرده بود که در طول هزار سال تاریخ گذشته اسلام، هیچ حادثه‌ای نظیر انقلاب اسلامی ایران تحت رهبری امام خمینی میان مسلمانان وحدت ایجاد نکرده است. این جبهه اولین جنبش اسلامی بود که از اصطلاح «انقلاب اسلامی» استفاده کرد. همچنین در این بیانیه، جمهوری اسلامی در ایران تنها حکومت اسلامی موجود در جهان عنوان شده بود. (50)
عصام عطار در راستای تایید انقلاب اسلامی ایران، بیان داشت که این انقلاب به اسلام و کلیه مسلمانان جهان تعلق دارد. در این بیانیه به دیدگاه انقلاب ایران نسبت به کسانی که می‌کوشند انقلاب را تضعیف کنند اشاره شده که از چهار حالت خارج ندیده است؛
اولاً مسلمانی که نتوانسته عصر اسلام و نهضت ویرانگر اسلامی را درک کند و هنوز در دوران تسلیم طلبی و ذهنیت سلطه پذیری قرار دارد. ثانیاً مزدوری که به نفع دشمنان اسلام و به ضرر مسلمانان وساطت می‌کند و با توسل به شگردهای مختلف اهدافش را دنبال می‌کند. ثالثاً مسلمان کوردلی که هیچ عقیده و اراده‌ای از خود ندارد و دیگران او را تحریک می‌کنند و رابعاً کسانی که احتمالاً دارای منافعی باشند که میان این و آن به مزایده می‌گذارند. (51)
در مقابل این همه شور و احساس، سران انقلاب اسلامی ایران حمایت چندانی را از مخالفان دولت سوریه و جنبش اخوان المسلمین سوریه به عمل نیاوردند و ترجیح دادند تا روابط خود را با دولت سوریه ادامه دهند. این عدم حمایت از چند زاویه و دیدگاه قابل بررسی است؛
یک مساله مهم این است که انگیزه‌های و جوانب نظری حرکت مذهبی اخوان المسلمین سوریه از نظر رهبران انقلاب اسلامی مورد تردید بود؛ زیرا که از ابتدا رهبران اخوان سوریه طرفدار نوعی رادیکالیسم اسلامی بوده و در مواضع اقتصادی خود به سوسیالیسم اسلامی اعتقاد داشتند این نظرات سوسیالیستی- اسلامی آنها در کتاب معروف سباعی که از اولین رهبران اخوان المسلمین سوریه می‌باشد، تحت عنوان سوسیالیسم اسلامی (الاشتراکیه الاسلامیه) مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است. (52) با این حال برخی دیگر، عدم اهتمام جمهوری اسلامی ایران به مخالفان دولت سوریه به مسائل مذهبی مربوط می‌دانند. به گمان این دسته از نظریه پردازان، اصل مساله به اختلاف بین شیعه و سنی باز می‌گردد. (53) به عقیده امانوئل سیوان (54) پس از انقلاب شیعه عرصه‌های متفاوت خود را با سنی مشخص‌تر ساخته است، چه تاکید ایران بر ولایت فقیه واکنش سنیان را برانگیخته است. سیوان در مورد تاثیرات انقلاب ایران بر تندروی‌های سنی اظهار می‌دارد که انقلاب ایران هیچ گونه همدلی را در رادیکال‌های سنتی برنیانگیخت، اما در کوتاه مدت یک نمونه و منبعی برای الهام بخشی بود. عده‌ای دیگر این مساله را از زاویه نیاز انقلاب اسلامی به حمایت دولت سوریه به عنوان یک کشور عربی درمیان سایر کشورهای عرب از ایران بررسی کرده‌اند و علت آن را نیاز متقابل دو دولت با توجه به شرایط خاص زمانی عنوان کرده‌اند. زیرا مساله جنگ ایران و عراق و اختلاف عراق و سوریه خود باعث نزدیکی دو دولت ایران و سوریه شده است. وقتی این مساله از طرف برخی رهبران جنبش اسلامی سوریه نیز عنوان شده و برای نمونه عصام العطار عنوان کرد که سیاست خارجی ایران را در قبال سوریه با توجه به مشکلات ایران در جنگ درک کند؛ و دیگر رهبران را که به حمایت از عراق برخاسته و ایران را محکوم می‌کردند مورد انتقاد قرار داده‌اند. (55)

سیاست خارجی ایران در قبال سوریه

سیاست خارجی ایران در قبال سوریه به طور خاص به مسئله غرب باز می‌گردد. از منظر جمهوری اسلامی ایران، غرب یک نیروی اشغالگر و توطئه گر است که مهم‌ترین راهبردش در برابر اسلام، مقابله با هویت یابی و بازاندیشی جهان اسلام است. امروزه این باز اندیشی به عنوان پارادایم مقاومت تعریف و شناخته می‌شود. پارادایم مقاومت در منطقه مقابل پارادایم اشغال و سلطه جویی قرار دارد و معتقد است که تغییرات در منطقه باید در چهارچوب مصالح و منافع درونی کشورهای اسلامی صورت پذیرد. بر همین اساس جمهویر اسلامی ایران از اصلاحات درونی سوریه دفاع می‌کند که نتیجه‌اش نقش آفرینی بیشتر مردم این کشور در عرصه سیاسی و اجتماعی و قدرت یابی بیشتر سوریه در عرصه‌های منطقه‌ای و بین المللی و نیز افزایش قدرت دفاعی سوریه در برابر غرب و رژیم صهیونیستی و توسعه اقتدار امنیتی سوریه خواهد بود همچنین جمهوری اسلامی از تمام ظرفیت خود برای کمک به مردم سوریه بهره می‌گیرد و با روندهای بین المللی خواستار تضعیف سوریه مقابله می‌کند.
از یک نگاه واقع گرایانه، آینده آرایش سیاسی حکومت سوریه، همانند اهمیت آن برای بازیگران رقیب، برای ایران از لحاظ حفظ و تقویت نقش منطقه‌ای، موازنه قدرت و تقویت جریان مقاومت بسیار مهم است. حتی مواضع روسیه هم از این لحاظ به سیاست ایران نزدیک است. برای روس‌ها ایفای نقش فعال در بحران سوریه فرصتی برای تقویت نقش منطقه‌ای و رقابت با حریف غربی در استقرار سپر دفاع موشکی در ترکیه بوده است.
ایران در کنار مفهوم «بهار عربی» که بر جنبه ضد استبدادی قیام‌های مردمی عرب تاکید دارد بر مفهوم «بیداری اسلامی» و جنبه آگاهی بخشی ملت‌ها هم متمرکز شده و همچنان بر نفوذ سیاسی- ایدئولوژیک خود بر بخش مهمی از عامه مردم جهان عرب می‌افزاید. برعکس سیاست غرب، تاکید بر همکاری نزدیک ایران و ترکیه برای دستیابی به یک راه حل بینابینی برای حل فوری بحران سوریه چشم انداز مطمئن‌تری از صلح و امنیت منطقه‌ای را به همراه می‌آورد. در اینجا ترکیه می‌تواند با اطمینان دادن از عدم همکاری با هر گونه مداخله نظامی غرب در سوریه که به ضرر توازن قوای فعلی منطقه‌ای است یک قدم مثبت بردارد. ایران هم می‌تواند از نقش خود در مجاب کردن رژیم اسد به انجام اصلاحات عمیق و حرکت به سوی انتخابات آزاد استفاده کند. مقامات ایران بارها بر مذاکره با رژیم اسد برای انجام اصلاحات تاکید کرده‌اند. با این سیاست زمینه‌های لازم برای رسیدن به یک توافق پایدار در مورد آرایش سیاسی حکومت آینده سوریه و خواست واقعی مردم فراهم می‌شود.
بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران دو راه حل برای بحران سوریه پیشنهاد می‌دهد: در مرحله اول سازوکاری طراحی شود که گروه‌های مسلح ضد دولت و کشورهایی را که با کمک لجستیکی و تسلیحاتی درصدد ایجاد منطقه حائل هستند، نیز به توقف خشونت و درگیری و هم چنین برقراری ثبات و امنیت پایبند کند و در مرحله دوم انتخابات آزاد پارلمانی براساس قانون اساسی اصلاح شده این کشور در موعد مقرر برگزار و براساس آن دولت منتخب برآمده از پارلمان تشکیل شود. (56)
در یک نگاه کلی می‌توان گفت، از ابتدای شکل گیری ناآرامی‌ها در سوریه، ایران ضمن این که حتی مردم سوریه برای طرح مطالبات مشروع خود را به رسمیت شناخت، نسبت به ماجراجویی‌ها و دخالت‌های کشورهای دیگر در مسائل داخلی سوریه هشدار داد. ایران به صراحت از بشاراسد خواست که هر چه سریع تر دست به اصلاحات بزند و تغییراتی را در دولت این کشور به وجود آورد تا رضایت بیشتری در میان شهروندان این کشور کسب کند. اما ایران معتقد بوده است که بشار اسد از مشروعیت و حمایت اکثریت مردم سوریه برخوردار است و نارضایتی‌های حداقلی نیز فقط با اصلاحات به دست بشار اسد می‌تواند از بین برود و هرگونه دخالت خارجی می‌تواند به تشدید ناآرامی‌ها و از بین رفتن فضای ملی و مساعد سیاسی برای اصلاحات منجر شود. نگاهی به وضعیت امروز سوریه می‌تواند این موضع را تایید کند که رساندن سلاح به مخالفان بشار اسد و دامن زدن به حرکات نظامی معارضین نه تنها فضا را برای حل مشکلات سیاسی این کشور فراهم نکرده است بلکه این کشور رد حال فروغلتیدن به بحران و جنگ داخلی است که هیچ نفعی برای مردم این کشور به دنبال نخواهد داشت.
از سوی دیگر ایران معتقد است نظام کنونی نظام کنونی سوریه در جغرافیای سیاسی منطقه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. سوریه در محور مقاومت در برابر زیاده خواهی‌های رژیم صهیونیستی نقش مهمی در سه دهه گذشته بازی کرده است. در این رابطه رهبر انقلاب اسلامی ایران بیان کرده است که هدف اصلی طراحی امریکا در سوریه، ضربه زدن به خط مقاومت در منطقه است. زیرا سوریه از مقاومت فلسطین و مقاومت اسلامی لبنان حمایت می‌کند. (57)
ایران از ابتدا تحولات سوریه را از این منظر تحلیل کرده و مخالف هرگونه تغییر در نظام سیاسی سوریه بوده است و با این دیدگاه خواهد ماند. چرا که هر گونه تغییر در معادلات سیاسی منطقه به خصوص چرخش قدرت در سوریه می‌تواند اهرم‌های سیاسی و ژئولوژیک و ژئوپلیتیک ایران مخالف سقوط بشار اسد در سوریه بوده است و خواهد بود. تلاش کشورهای غربی و برخی متحدین منطقه‌ای آنها برای تضعیف سوریه و سقوط بشار اسد نیز نشان می‌دهد که غرب نیز مسئله سوریه را در همین چارچوب می‌نگرد. مخالفت غرب با ورود ایران با مذاکرات بین المللی در مورد سوریه بیش از پیش نشان داد که هدف غرب کاهش خشونت‌ها در سوریه نیست بلکه تغییر معادله سیاسی منطقه به ضرر ایران است.
جمهوری اسلامی با دعوت از معارضین و دولت سوریه برای گفتگو برای پیشبرد اصلاحات در چارچوب قوانین این کشور خواهان تداوم روند قانونی و اصلاحات به مثابه حق طبیعی مردم سوریه بوده است. الگویی که ایران ارائه می‌دهد کاملاً شفاف است: افراد مسلح اسلحه‌های خود را کنار بگذارند، در قالب احزاب و جریان‌ها سازمان بندی بشوند و وارد یک عملیات منطقه‌ای دموکراتیک برای جابه جایی قدرت بشوند.

جمع بندی

با توجه به مباحث پیشین، وضعیت جنبش‌های اسلامی در کشور سوریه نیازمند بحث و پژوهش بیشتر است. در واقع، می‌توان گفت که اسلام‌گرایی وجه مشترک همه فعالان عرصه سیاست و اجتماع در سوریه است و دقیقاً همین مسئله است که تحلیل عمیقی را در خصوص اسلام‌گرایی در سوریه می‌طلبد. عدم توجه به این نکته هم باعث شده است تا این کشور به یک صحنه بحران تبدیل شود و هم موجب آن شده است که به رغم تلاش‌های زیاد هنوز آینده اسلامگرایی در این کشور در پرده‌ای از ابهام باشد. بحران کنونی این کشور نیز ناشی از وضعیت پیچیده اسلام گرایی در این کشور است. با این حال باید توجه داشت که آنچه موجب تداوم بحران سیاسی کنونی سوریه شده است، مداخله‌های خارجی است. دو عامل منطقه‌ای و بین المللی بر عامل داخلی در جهت حاکم شدن وضعیت سیاسی جاری سوریه اولویت دارد. بنابراین، استقرار ثبات در سوریه از طرق تقویت همکاری‌های منطقه‌ای، راهکار سیاسی، اصلاحات، گفتگوهای ملی- حل مسالمت آمیز بحران سوریه- که مورد توافق هم مردم و هم دولت سوریه است، حاصل خواهد شد.
منابع :
آشوری، داریوش (1376)؛ دانشنامه سیاسی تهران: انتشارات مروارید.
آلبوغبیش، سمیه (1389)، تحولات سیاسی حزب بعث سوریه از 1970-1946، پایان نامه‌ی کارشناسی ارشد تاریخ اسلام دانشگاه تهران.
برزگر، کیهان (1389)، نقش ایران و ترکیه در حل بحران سوریه، برگرفته از سایت دیپلماسی ایرانی، سایت تبیان نیوز.
بی نا(1387)، سوریه، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، انتشارات وزارت امور خارجه.
بی نا (1389)، الف، «آشنایی با سوریه»، همشهری آنلاین، قابل دسترسی در:
http://beta.tebyan.net/Archive/Scociety-Politics/2007/10/37901 .html
بی نا (1389)، ب، «اخوان المسلمین»، قابل دسترسی در:
Http://www.hamshahri.org/News/?id=40267.
پیشوایی، مهدی (1391)، «بحران سوریهبه کدام سمت می‌ رود؟»، ماهنامه درس‌هایی از مکتب اسلام، شماره 675.
جلیلی، سعید (1390)، «دو راه حل ایران بررای حل مساله سوریه»، خبرگزاری پانا، کد خبر: 266891
حما، ماساه العصر (1983)، مجموعه‌ی من الباحثین فی المکتب الاعلامی للاخوان المسلمین معد، التحالف الوطنی لتحریر سوریه‌ی
خامه یار، عباس (1371)، تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اخوان المسلمین، پایان نامه‌ی کارشناسی ارشد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
خبرگزایز مهر (1391/11/11)، هدف اصلی امریکا در سوریه ضربه زدن به خط مقاومت در منطقه است، برگرفته از سایت: www.http://khabarfarsi.com/n/198328
خدوری مجید(1374)، گرایش‌های سیاسی در جان عرب، ترجمه‌ی عبدالرحمان عالم، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
دبیری، محمد رضا (1390)، سوریه؛ یک قرن در یک نگاه، قابل دسترسی در سایت دیپلماسی ایرانی. 14- دکمجیان، هرایر (1383)، اسلام درا نقلاب: جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، انتشارات کیهانم، ص 36.
دکمجیان، هرایر (1385)، اسلام در انقلاب: جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، انتشارات کیهان، ص 36.
دکمجیان، هرایر (1385)، جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران: انتشارات کیهان
روبینف باری (2007)، «مقایسه سه گروه اخوان المسلمین سوریه، اردن و مصر»، فصلنامه مریا، مترجم کیانوش کیاکجوری.
روزنامه مردم سالاری (1391/11/12) حمایت ایران از اصلاحات در سوریه، برگفته از سیاست.
www.http://khabarrfarsi.com/n/1983282.
روشه، گی (1366)، تغییرات اجتماعی، منمصور وثوقی، تهران، نشر نی.
صدیقی، کلیم (1375)، مسائل نهضت‌های اسلامی، ترجمه: سید هادی خسروشاهی، تران: اطلاعات عانی، خالد عبدالمنعم (1977)، موسوعه‌ی العراق الحدیث، بغداد.
عفلق، میشل (1370)، فی سبیل البعث، دمشق: دارالطلیعه.
عنایت، حمید (1350)، اسلام و سوسیالیسم در مصر، تهران: موج.
کافی، مجید (1385)، مبانی جامعه شناسی، تهران: مرکز جهانی علوم اسلامی
کوهن، جین و دیگران (1386)، فهم و مطالعه جنبش‌های اجتماعی جدید، علی حاجلی، تهران: جامعه و فرهنگ.
کوئن، بروس (1378)، مبانی جامعه شناسی، غلامعباس توسلی و رضافاصل، تهران، سمت
محمدی، منوچهر (1385)، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه امام خمینی وانقلاب اسلامی
مشیرالدوله، حمیرا (1381)، درآمدی نظری بر جنبش‌های اجتماعی، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
موثقی، سید احمد (1386)، جنبش‌های اسلامی معاصر، تهران: انتشارات سمت
نادمی، رضا (1373)، روابط سیاسی ایران و سوریه از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، تهران: دانشکده روابط بین الملل
نرجس خاتون برآهوئی (1373)، اصول گرایی اسامی ایران و تاثیرات منطقه‌ای آن، پایان نامه‌ی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران.
واگو، استفان (1373)، اصول گرایی اسلامی ایران و تاثیرات منطقه‌ای آن، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران.
واگو، استفان (1373)، درآمدی بر تئوری‌ها و مدل‌های تغییرات اجتماعی، احمد رضا غروری زاد، تهران، انتشارات جهان دانشگاهی.
ویکیپدیا (2012)، «سوریه» بر گرفته از سایت:
HTTP://FA.WIKIPEDIA.ORG/WIKI.
یزدانی عنایت الله، طالب ابراهیمی و یوسف جعفری (1391)، بازتاب انقلاب اسلامی بر اخوان المسلمین سوریه، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال 9، بهار 1391، شماره 28.

Itamar, Rabinovich (1972) Syria under the Ba th 1963-1966: The Army-Party Symbiosis, New York, NY Halstead Press.
Brynjar. Lia (2008) Architect of Global Jihad: The Life os al-Qaida Strategist Abu Mus ab al- Suri, New York: Columbia University Press
Elizabeth O Bagy (2012). Syria s political opposition. midd le east security report 4. http:// www. understandingwar.org
Guido, stenberg (2009). Jihadi Salafism and the Shi is in Roel Meijer, Global Salafism Islam s New Religious Movement Columbia University Press.
Islam s New Religious Movement Columbia university press
Liad porat (2010) The Syrian Muslim Brotherhood and the Asad Regime crown center middwele east brief no 47
Umar f. Abd-Allah (1983) the Islamic struggle in Syria Berkeley: Mizan press.
Van Dam Nikolaos (1981) The Struggle for Power in Syria London: Croom Helm

پی‌نوشت‌ها:

* مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی کنگان، کارشناس ارشد روابط بین الملل
ebrahimii63@yahoo.com
1-حمیرا مشیرزاده، درآمدی نظری برجنبش‌های اجتماعی، ص 9.
2- همان، ص 10
3- گی روشه، تغییرات اجتماعی، ص 164
4- استفان واگو، درآمدی بر تئوری‌ها و مدل‌های تغییرات اجتماعی، ص 208
5- مجید کافی، مبانی جامعه شناسی، ص 253
6- بروس کوئن، مبانی جامعه شناسی، ص 403.
7- جین کوهن و دیگران؛ فهم و مطالعه جنبش‌های اجتماعی جدید، ص 72-71
8- L trpy
9- Grlakh
10-H. Virginia. Hine
11- واگو، استفان؛ درآمدی بر تئوری‌ها و مدل‌های تغییرات اجتماعی، ص 292-291
12- Gay Roche
13- گی روشه، تغییرات اجتماعی، ص 187-165.
14- محمد اکرم عارفی، جنبش اسلامی پاکستان، ص 17
15- سید احمد موثقی، جنبش‌های اسلامی، ص 2.
16- کلیم صدیقی، مسائل نهضت‌های اسلامی، ص 50.
17- محمد اکرم عارفی، جنبش اسلامی پاکستان، ص 17
18-سید احمد موثقی، جنبش‌های اسلامی، ص 3
19- بی نا، آشنایی با سوریه، ص 1
20- بی نا، ب، اخوان المسلمین، ص 4
21- بی نا، سوریه، ص 25
22- ویکیپیدیا، سوریه، ص 1
23- عنایت الله یزدانی و همکاران، بازتاب انقلاب اسلامی بر جنبش اخوان المسلمین سوریه، ص 256
24-Rabinovich. Itamar, yria Under the Bal th, 1963-66: The Armyparty Symiosis, pp 227.
25-Van Dam The Struggle.pp 41-42.
26-داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص 64-63.
27- محمد رضا دبیری، سوریه؛ یک قرن دریک نگاه، ص 2.
28-بی نا، جریان شناسی تحولات اخیر سوریه، ص 8.
29- سمیه آلبوغبیش، تحولات سیاسی حزب بعث سوریه از 1970-1946، ص 5.
30- مجید خدوری، گرایش‌های سیاسی در جهان عرب، ص 168.
31- خالد عبدالمنعم عانی، موسوعة العراق الحدیث، ص 353.
32- همان
33- میشل عفلق، فی سبیل البعث، دمشق: دارالطلیعه، ص 297
34- Guido Stenberg Jihadi salafism and the shi is in Roel Meijer (ed). Global Salafism. Islam s p. 121.
35-Itamar Rabinovich, Syria Under the Ba th 1963-1966. The Army-Party Symbiosis,p30.
36- یزدانی و همکاران، بازتاب انقلاب اسلامی بر جنبش اخوان المسلمین سوریه، ص 258.
37-Umar F. Abd-Allah, The Islamic Struggle in Syria pp.96-110.
38-Brynjar Lia Architect of Global Jihad: The Life Al-Qaida Strategist Abu Mus ab al-Suri.pp.38-39
39- Liad porat The Syrian Muslim Brotherhood and the Asad Regime p 60.
40- عرایرد دکمجیان، اسلام در انقلاب جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، ص 36.
41-باری روبین، مقایسه سه گروه اخوان المسلمین سوریه، اردن و مصر، ص 32.
42-Elizabeth O Bagy Syria s opposition.p.2
43- مهدی پیشوانی، بحران سوریه به کدام سمت می‌ رود، 1390 ص 45.
44- رضا نادامی، روابط سیاسی ایران و سوریه از پیروزی اسلامی تا امروز، (پایان نامه)، ص 84.
45- همان
46- حما، ماسه العصر، 1983.
47- عباس خامه یار، تاثیرانقلاب اسلامی ایران بر جنبش اخوان المسلمین، (پایان نامه)، ص 280.
48- همان، ص 269.
49- منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ص 125
50- همان ص 126.
51- عباس خامه یار، تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اخواان المسلمین، (پایان نامه)، ص 270
52- رضانادمی، روابط سیاسی ایران و سوریه از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، (پایان نامه)، ص 85، حمدی عنایت، اسلام و سوسیالیسم در مصر، ص 29.
53- نرجس خاتون برآهوئی، اصول گرایی اسلامی ایران و تاثیرات منطقه‌ی آن، (پایان نامه)، ص 220. هم چنین، رک: عنایت، همان، ص 222
54-Emmanuel Sivan
55- هرایر دکمجیان، جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، صص 188-187.
56- سعید جلیلی، دو راه حل ایران برای حل مساله سوریه، ص 1
57- خبرگزاری مهر، هدف اصلی آمریکا در سوریه ضربه زدن به خط مقاومت در منطقه است، ص 1.

منبع مقاله :
حاتمی، محمد رضا، بحرانی، مرتضی؛ (1392)، دایرة المعارف جنبش‌های اسلامی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول.